شنبه ۰۵ بهمن ۹۸ | ۱۷:۴۹ ۱,۳۲۶ بازديد
یک مستند شاید خیلی کوتاه برای گفتن شخصیتی مثل میشائیل گورباچف.
سه جلسه ، بین هزار مشکل و به تعویق افتادن ، سه چت چند ساعته با یکی از مهمترین مردان قرن بیستم ، برای درک ، فراتر از شخصیت ، رهبر ، نمادی از تلاش به همان اندازه نجیب ورشکستگی برای تجدید آن غول غول پیکر که اتحاد جماهیر شوروی بود
هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند ، همه اینهاست ، اما به نوعی خودش است ، تا حدودی متفاوت از آنچه ممکن است انتظار داشته باشد ، و در پایان احساس این است که 90 دقیقه ای که کارگردان بزرگ آلمانی سعی کرده است به میشائیل سرگئیویچ بگوید. گورباچف و دنیای او ، زندگی او ، آن سالهای پر از امید و ناامیدی ، بسیار اندک ، بسیار لاغر ، بیش از حد از آن پاسخ هایی که ناگزیر است کسی بخواهد از چنین شخصیتی عالی برخوردار باشد ، خیلی کم است.
رهبر هشتم و نهایی اتحاد جماهیر شوروی ، با این حال ، همچنان مردی با جذابیت عالی ، بشریت بزرگ ، انسانی است که متکبرانه ظهور می کند ، با تمام سادگی و بلافاصله خود از یک مستندی که از لحاظ ساختاری بسیار نامتعارف است.
کودکی ، جوانی و ایده آل های گورباچف در فیلم هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند
دوران کودکی در پستانولوی ، فقیر و پایدار ، در آن قفقاز که از قحطی به دنبال جنگی که از آن به طور معجزهآسایی ، پدر برمیگردد ، به عنوان معجزهآسایی ، پدر برمیگردد ، به قهرمان تزئین شده ، راهنما و مثال زندگی برای این پسر از دهقانان فقیر ، عذاب می یابد.
بیست ساعت پیاپی در برداشت محصول از ترکیب ، تلاش روزانه و سخت برای تلاش برای گرسنگی ، انجام وظیفه کسی به عنوان کمونیست های خوب ، وفادار بودن به آن ایده آل ، به آن ایده انتزاعی که گورباچف به آن وابسته است. از کودکی غیر قابل حل است.
فیلم مستند هرتسوگ به دنبال صدای کارگردان آلمانی ، تحسین برانگیز رهبر پیشین و صدای این مرد زخمی شده از زندگی ، از وضعیت بهداشتی بسیار نابسامان اما از نظر روحی غیرقابل تحمل حرکت می کند.
"ما امتحان کردیم" ، او سعی کرد و سنتز هرتسوگ را با گوبراچف ملاقات می کند. تلاشی که ناشی از اراده آهنین این مرد باز و کم بیننده و کنجکاو برای بازگرداندن آینده ای به مردم خود ، به اروپای شرقی ، برای بستن آن با جنگ سرد ، با مسابقه تسلیحات و قدرت هسته ای است. سالهای دانشگاه ، حرفه سیاسی ابتدا در سطح محلی و سپس ملی ، با صعود غیرقابل توصیف سلسله مراتب اتحاد جماهیر شوروی ، ساکن دایناسورهای خارج از جهان ، عروسکها ، مومیاییهای با مرگ و میر بالا.
هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند: سفری به سیاست جهان که بود
تاریخ وی ، پرستروئیکا ، گلشنوست ، سیاستمدار بودن مردم ، توسط مردم و مردم ، برخلاف نامگذاری سفت و سخت که در سال 1991 نیز قصد داشت او را بیرون بکشند ، در حالی که تلاش او برای گشودن روسیه به بازار آزاد ، دموکراسی ، برای شکنندگی ساختار جدیدی که او ایجاد کرده است ، تلاش می کند ، در این نود دقیقه نشان داده شده است که به شکلی بیش از حد مصنوعی نشان داده شده است.
"ما امتحان کردیم." بیش از یک شعار ، خلاصه ای از آنچه ، به طور توازن ، از مستند هرتسوگ در مورد گورباچف پدید می آید ، که در حقیقت شاید بیش از همه قادر به سرعت بخشیدن به زمان عبور از آن بلوک شرق بود ، جایی که دیگر نمی توان چیزی نجات داد.
آیا پایان جنگ سرد پایان یک رویا بود؟ پایان یک دنیای ایمن ، که هر کدام یک نسخه متفاوت را ارائه می دهند ، که در آن هرکدام سعی می کردند در مقایسه با طراحی این مرد متوسط ، باز و بسیار باهوش ، به روشی غالباً ضد اخلاقی حرکت کنند.
دوگانگی اسیدی والسا ، عزت غیرمنتظره تاچر ، جاه طلبی مبتذلانه یلتسین ، ارتباط نزدیک با خول ، کشف در رونالد ریگان از یک مصاحبه کننده که در آن (به صورت متناقض) دقیقاً تفاوت کل در اصطلاحات انسانی و فرهنگی بود. فرضیه برای یک هماهنگی بزرگ ، برای تلاش برای ممنوعیت سلاح های کشتار جمعی.
هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند: مستندی که یک فرصت از دست رفته است؟
با این حال ، در پایان ، هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند ، آنقدر علاقه دارد که با همه چیز سر و کار داشته باشد ، در مورد همه چیز صحبت کند ، همچنین درگیر حال باشد که فوق العاده ناپیوسته ، نه خیلی کامل ، خیلی جزئی است.
در لحظات معین به نظر می رسد تقریباً عجولانه ، نااطمینانی درمورد مسیر جهت گیری ، حس تاریخ از دست رفته است ، تصمیم گیری بین گفتن به مرد یا گفتن رهبر سیاسی که مجبور شده بود با فاجعه چرنوبیل روبرو شود ، پایان یافت و جنگ را در افغانستان پایان داد. او برنده جایزه صلح نوبل شد ، که آزادی انتخاب برای مردمان اروپای شرقی را تضمین می کرد.
نجیب نیت باقی می ماند ، کاریزمای شخصیت (البته خسته) باقی می ماند ، تقابل اجتناب ناپذیر با دوران ما ، بنابراین تکنوکراتیک و عاری از ایده آل ها است ، اما همه چیز به طور نامنظم ، خیلی راحت و کم نظیر به چشم می آید. هرتسوگ عمیق می رود.
خالص از نجیب نیت ، شاید این کارگردان آلمانی از عشق بیش از حد و فاصله کمی از شخصیت (که هنوز در آلمان بسیار محبوب است) گناه کرده است ، یا شاید او فراموش کرده باشد که برای برخی از شخصیت های عظیم داستان ، 90 دقیقه واقعاً خیلی کم است ، که شما باید کدام بخش را برای نشان دادن انتخاب کنید.
هرتزوگ با گورباچف ورنر هرتزوگ ملاقات می کند و آندره سینگره در تاریخ 19 - 20 - 21 و 22 ژانویه 2020 در سینما حضور دارد.
سه جلسه ، بین هزار مشکل و به تعویق افتادن ، سه چت چند ساعته با یکی از مهمترین مردان قرن بیستم ، برای درک ، فراتر از شخصیت ، رهبر ، نمادی از تلاش به همان اندازه نجیب ورشکستگی برای تجدید آن غول غول پیکر که اتحاد جماهیر شوروی بود
هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند ، همه اینهاست ، اما به نوعی خودش است ، تا حدودی متفاوت از آنچه ممکن است انتظار داشته باشد ، و در پایان احساس این است که 90 دقیقه ای که کارگردان بزرگ آلمانی سعی کرده است به میشائیل سرگئیویچ بگوید. گورباچف و دنیای او ، زندگی او ، آن سالهای پر از امید و ناامیدی ، بسیار اندک ، بسیار لاغر ، بیش از حد از آن پاسخ هایی که ناگزیر است کسی بخواهد از چنین شخصیتی عالی برخوردار باشد ، خیلی کم است.
رهبر هشتم و نهایی اتحاد جماهیر شوروی ، با این حال ، همچنان مردی با جذابیت عالی ، بشریت بزرگ ، انسانی است که متکبرانه ظهور می کند ، با تمام سادگی و بلافاصله خود از یک مستندی که از لحاظ ساختاری بسیار نامتعارف است.
کودکی ، جوانی و ایده آل های گورباچف در فیلم هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند
دوران کودکی در پستانولوی ، فقیر و پایدار ، در آن قفقاز که از قحطی به دنبال جنگی که از آن به طور معجزهآسایی ، پدر برمیگردد ، به عنوان معجزهآسایی ، پدر برمیگردد ، به قهرمان تزئین شده ، راهنما و مثال زندگی برای این پسر از دهقانان فقیر ، عذاب می یابد.
بیست ساعت پیاپی در برداشت محصول از ترکیب ، تلاش روزانه و سخت برای تلاش برای گرسنگی ، انجام وظیفه کسی به عنوان کمونیست های خوب ، وفادار بودن به آن ایده آل ، به آن ایده انتزاعی که گورباچف به آن وابسته است. از کودکی غیر قابل حل است.
فیلم مستند هرتسوگ به دنبال صدای کارگردان آلمانی ، تحسین برانگیز رهبر پیشین و صدای این مرد زخمی شده از زندگی ، از وضعیت بهداشتی بسیار نابسامان اما از نظر روحی غیرقابل تحمل حرکت می کند.
"ما امتحان کردیم" ، او سعی کرد و سنتز هرتسوگ را با گوبراچف ملاقات می کند. تلاشی که ناشی از اراده آهنین این مرد باز و کم بیننده و کنجکاو برای بازگرداندن آینده ای به مردم خود ، به اروپای شرقی ، برای بستن آن با جنگ سرد ، با مسابقه تسلیحات و قدرت هسته ای است. سالهای دانشگاه ، حرفه سیاسی ابتدا در سطح محلی و سپس ملی ، با صعود غیرقابل توصیف سلسله مراتب اتحاد جماهیر شوروی ، ساکن دایناسورهای خارج از جهان ، عروسکها ، مومیاییهای با مرگ و میر بالا.
هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند: سفری به سیاست جهان که بود
تاریخ وی ، پرستروئیکا ، گلشنوست ، سیاستمدار بودن مردم ، توسط مردم و مردم ، برخلاف نامگذاری سفت و سخت که در سال 1991 نیز قصد داشت او را بیرون بکشند ، در حالی که تلاش او برای گشودن روسیه به بازار آزاد ، دموکراسی ، برای شکنندگی ساختار جدیدی که او ایجاد کرده است ، تلاش می کند ، در این نود دقیقه نشان داده شده است که به شکلی بیش از حد مصنوعی نشان داده شده است.
"ما امتحان کردیم." بیش از یک شعار ، خلاصه ای از آنچه ، به طور توازن ، از مستند هرتسوگ در مورد گورباچف پدید می آید ، که در حقیقت شاید بیش از همه قادر به سرعت بخشیدن به زمان عبور از آن بلوک شرق بود ، جایی که دیگر نمی توان چیزی نجات داد.
آیا پایان جنگ سرد پایان یک رویا بود؟ پایان یک دنیای ایمن ، که هر کدام یک نسخه متفاوت را ارائه می دهند ، که در آن هرکدام سعی می کردند در مقایسه با طراحی این مرد متوسط ، باز و بسیار باهوش ، به روشی غالباً ضد اخلاقی حرکت کنند.
دوگانگی اسیدی والسا ، عزت غیرمنتظره تاچر ، جاه طلبی مبتذلانه یلتسین ، ارتباط نزدیک با خول ، کشف در رونالد ریگان از یک مصاحبه کننده که در آن (به صورت متناقض) دقیقاً تفاوت کل در اصطلاحات انسانی و فرهنگی بود. فرضیه برای یک هماهنگی بزرگ ، برای تلاش برای ممنوعیت سلاح های کشتار جمعی.
هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند: مستندی که یک فرصت از دست رفته است؟
با این حال ، در پایان ، هرتزوگ با گورباچف ملاقات می کند ، آنقدر علاقه دارد که با همه چیز سر و کار داشته باشد ، در مورد همه چیز صحبت کند ، همچنین درگیر حال باشد که فوق العاده ناپیوسته ، نه خیلی کامل ، خیلی جزئی است.
در لحظات معین به نظر می رسد تقریباً عجولانه ، نااطمینانی درمورد مسیر جهت گیری ، حس تاریخ از دست رفته است ، تصمیم گیری بین گفتن به مرد یا گفتن رهبر سیاسی که مجبور شده بود با فاجعه چرنوبیل روبرو شود ، پایان یافت و جنگ را در افغانستان پایان داد. او برنده جایزه صلح نوبل شد ، که آزادی انتخاب برای مردمان اروپای شرقی را تضمین می کرد.
نجیب نیت باقی می ماند ، کاریزمای شخصیت (البته خسته) باقی می ماند ، تقابل اجتناب ناپذیر با دوران ما ، بنابراین تکنوکراتیک و عاری از ایده آل ها است ، اما همه چیز به طور نامنظم ، خیلی راحت و کم نظیر به چشم می آید. هرتسوگ عمیق می رود.
خالص از نجیب نیت ، شاید این کارگردان آلمانی از عشق بیش از حد و فاصله کمی از شخصیت (که هنوز در آلمان بسیار محبوب است) گناه کرده است ، یا شاید او فراموش کرده باشد که برای برخی از شخصیت های عظیم داستان ، 90 دقیقه واقعاً خیلی کم است ، که شما باید کدام بخش را برای نشان دادن انتخاب کنید.
هرتزوگ با گورباچف ورنر هرتزوگ ملاقات می کند و آندره سینگره در تاریخ 19 - 20 - 21 و 22 ژانویه 2020 در سینما حضور دارد.
- ۰ ۰
- ۰ نظر